امیر پولادین از نظر انگلیس ها
داکتر شریف ظریف
در مورد خط فرضی دیورند مقالههای زیادی نوشته شده است، بشمول اینکه برخی از مقامهای چتلستان ( حتی صدراعظم) آن را «خط» می نامند. بیایید ببینیم که خود انگلیسها ۱۳۰ سال پیش برای مردم خویش در مورد ان چه گفته بودند اینجا نوشتهای از روزنامهٔ The Graphic (سال ۱۸۹۵ میلادی) را با شما شریک میسازم، روزنامه که در انگلستان برای انگلیسها نشر میشد.
در آن زمان جهان زیر سایهٔ بازیهای زور، نیرنگ و فریب قرار داشت. رقابت میان روس و انگلیس، که آن را «بازی بزرگ» مینامیدند، در حقیقت بازی بر سر سرنوشت مردم و منطقه بود.
هیچکس و هیچ پدیدهای از نقد سیاسی، مدنی و تاریخی مستثنا نیست، اما هر نقد باید در ترازوی عدالت و حقانیت سنجیده شود.
اگر بخواهیم درک کنیم که انگلیسها تا چه اندازه نیرومند و ترسناک بودند، دانستن داستان رقیبشان روسیه کافی است: در سال ۱۸۶۷ روسها آلاسکا را در برابر ۷٫۲ میلیون دالر به امریکا فروختند — فقط برای آنکه از زور و تهدید انگلیس دور بمانند. پس تصور کنید، افغانستان که پنج برابر کوچکتر و صد برابر از روسیه ضعیفتر بود، زیر چه فشارهایی قرار داشت!
شمارهٔ ۱۸ می ۱۸۹۵ روزنامهٔ The Graphic
روزنامه حدود هجده ماه پس از خط دیورند مقالهای منتشر کرد و در آن چنین نوشته بود:
از «امیر آهنین» انتظار میرفت که متحد استراتژیک بریتانیا شود. اما اعتراف میکنند — از دل امیر مطمئن نبودند، زیرا او مردی بود که در زنجیر هیچکس بسته نمیشد.
روزنامه دربارهٔ امیر عبدالرحمن خان مینویسد:
او فرمانروایی نیرومند، هوشیار و پررمز است. ارادهٔ فولادی او زنگ خطر برای امپراتوری است، زیرا این همان کسی بود که ملت خویش را یکپارچه ساخت، شورشها را درهم شکست و وحدت سرزمین افغانستان را حفظ نمود — او هرگز تقسیم افغانستان و خط دیورند را نخواهد پذیرفت.
در خیبر (تاریخ دقیق ذکر نشده)، مقامهای انگلیسی کوشیدند با هدایا، تشریفات و نمایشهای نظامی دل امیر را بهدست آورند. اما امیر آشکارا گفت:«من در خیبر بر خاک خود ایستادهام. این سرزمین انگلیس نیست، این قلب افغانستان است.» (خیبر پاس، نوامبر ۱۸۹۳)
نویسنده با اندوه میگوید: «این غرور امپراتوری را درهم میشکند.»
در روزنامه تصویر امیر بهعنوان نماد قدرت و احترام چاپ شده است، نوشتند که: «او برای ما متحدی ضروری است، نه متحدی برابر. ما میکوشیم با پول و اسلحه او را نرم کنیم، اما اگر امیر روزی نیرومند گردد — سرزمین خویش را از ما بازخواهد گرفت.»
در اصل، The Graphic در سال ۱۸۹۵ به خوانندگان بریتانیایی چنین پیام میداد:«ما با امیری افغان و ملتی روبرو شدهایم که شکست ناپذیر است.»
و امیر عبدالرحمن خان نمایندهٔ ملتی بود که نه با زر خریده میشود، نه زیر سایهٔ توپ و تفنگ سر فرود میآورد.
در آن زمان، جهان بخشهای خویش را میفروخت — اما افغانستان، هرچند تقسیم شد، با شجاعت فولادین امیر در تاریخ چنین ثبت گردید:«خاک افغانستان شاید تقسیم گردد، اما ارادهٔ افغانستان هرگز.»
منابع و برای مطالعهٔ بیشتر:
• The British Newspaper Archive
• Gale Primary Sources
• The Gilgit Game: The Explorers of the Western Himalayas 1865–95 – John Keay (1979)
• Foreign Department, Secret F, January 1894, Nos. 102–164 (Durand’s Mission Reports)
• Vartan Gregorian, The Emergence of Modern Afghanistan: Politics of Reform and Modernization, 1880–1946 (1969)