چرخش در سیاست خارجی تاجیکستان نسبت به طالبان

November 11th 2025

محمد فرهاد جلال

تاجیکستان یکی از کشورهای آسیای مرکزی است که با افغانستان مرز طولانی دارد. روابط تاجیکستان و افغانستان در برهه‌های زمانی مختلف متعادل و بر بنیاد ارزش‌های مشترک فرهنگی و همسایه‌گی بوده است. با روی‌کارآمدن دوباره طالبان در سال ۲۰۲۱ میلادی، هرچند تاجیکستان موضع‌گیری‌های خصمانه در قبال طالبان اختیار کرد و همواره از رویکرد آن‌ها در افغانستان با لحن تند انتقاد می‌کرد، اما حالا سیاست «تعامل محدود و محتاطانه» را در پیش گرفته است. چرخش در سیاست خارجی تاجیکستان نسبت به طالبان، به دلیل تحولات منطقه‌ای و فشارهای سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک بوده و با بازگشایی پنج بازار مرزی میان دو کشور از سپتامبر ۲۰۲۳ بدین‌سو عملاً آغاز شد.

پس از فروپاشی جمهوریت و بازگشت طالبان به قدرت، دولت تاجیکستان با لحن تند از آنان انتقاد می‌کرد. این انتقادها از هم‌سویی دولت تاجیکستان با اتحاد شمال – که میان سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ علیه طالبان می‌جنگید – سرچشمه می‌گرفت. این رویکرد زمانی متحول شد که طالبان پس از تسلط بر افغانستان، از سوی کشورهای منطقه مورد پذیرش قرار گرفتند و تعاملات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی‌شان در منطقه شکل عادی به خود گرفت. چین، روسیه، پاکستان، ایران و اوزبکستان از جمله کشورهایی بودند که بیش‌ترین تعاملات را با طالبان داشتند.

در نتیجه، منطقه دچار تحول شد و تاجیکستان به حاشیه رفت. انزوای سیاسی به ضرر تاجیکستان تمام می‌شد و می‌توانست زمینه را برای نفوذ گروه‌های افراطی و تندرو به داخل خاک آن کشور فراهم سازد. ازهمین‌رو، از یک‌سو تحولات منطقه و کشورهای همسایه بر تاجیکستان فشار وارد کرد تا از موضع تهاجمی خود در برابر طالبان دست بردارد و نرمش نشان دهد، و از سوی دیگر، مقامات تاجیکستان نیز به این باور رسیدند که رفتار منتقدانه در قبال طالبان به سودشان نیست. به همین دلیل، تاجیکستان برای تامین امنیت مرز طولانی خود، گسترش تجارت و خروج از انزوای سیاسی منطقه‌ای، رویکردش را از «انتقاد تند» به «تعامل محتاطانه» تغییر داده است.

چنان‌که بروس پنیر، عضو برنامه آسیای میانه در اوراسیا (Eurasia)، در مقاله‌ای تحلیلی در وب‌سایت انستیتوت تحقیقاتی سیاست خارجی (Foreign Policy Research Institute) به‌تاریخ ۲۵ نوامبر ۲۰۲۴ نوشت، دولت تاجیکستان با توجه به بررسی وضعیت و نگرانی‌های امنیتی خود در منطقه، متمایل به بازگشایی روابط با طالبان شده است. به گفته او، نخستین تماس رسمی میان دو طرف پس از آن صورت گرفت که شبه‌نظامیان شاخه خراسان داعش (ISK) در ۷ می ۲۰۲۲ چندین راکت از شمال افغانستان به خاک تاجیکستان شلیک کردند. در پی آن، ثمرالدین چویان‌زاده، مقام پیشین امنیتی تاجیکستان، در ۱۴ می همان سال برای دیدار با نماینده‌گان طالبان به کابل سفر کرد.

گرچه پیش از سقوط جمهوریت و خروج نیروهای خارجی از افغانستان، طالبان خود هدف حملات پراکنده از سوی شاخه خراسان داعش بودند، چنین تهدیدات امنیتی هنوز هم متوجه آنان است. مقامات طالبان ادعا می‌کنند که در میان افراد کشته یا اسیرشده‌ داعش خراسان در سال‌های اخیر، شماری از شهروندان تاجیکستان نیز حضور داشته‌اند.

اگرچه تامین روابط تاجیکستان با طالبان در شرایط کنونی بیش‌تر بر محور امنیت استوار است، این روند می‌تواند بسته به دگرگونی‌های اوضاع افغانستان متحول گردد. در صورتی که دولت تاجیکستان و طالبان بتوانند همکاری‌های راهبردی را ادامه دهند، سطح تهدیدات تروریستی علیه تاجیکستان به‌گونه‌ قابل ملاحظه کاهش خواهد یافت؛ موضوعی که بخشی از دکترین امنیتی آن کشور را تشکیل می‌دهد. همزمان، تعامل با طالبان سطح نگرانی کشورهای منطقه، به‌ویژه سازمان پیمان امنیت ‌جمعی را نیز نسبت به تاجیکستان کاهش خواهد داد.

با این حال، تغییر نگرش نسبت به طالبان می‌تواند بر میزان کمک‌های مالی و امنیتی خارجی تاجیکستان تاثیر منفی بگذارد و آن را کاهش دهد. با توجه به سیاست‌های چندگانه تاجیکستان در قبال افغانستان، این کشور در نوعی تناقض قرار دارد و از هر گونه وضعیت در افغانستان استفاده ابزاری می‌کند.

در کنار گرایش منطقه‌ای به تعامل با طالبان، مبارزه با نفوذ گروه‌های تروریستی، به‌ویژه داعش خراسان، از عوامل مهم تاثیرگذار در چرخش سیاست خارجی تاجیکستان به‌شمار می‌رود.

داعش خراسان

داعش خراسان بیش‌تر در ولایت‌های شمال‌شرقی افغانستان – تخار، بدخشان و کندز – فعالیت دارد. این گروه بارها کشور تاجیکستان را تهدید به حمله کرده است. داعش خراسان برای جذب نیرو عمدتاً به زبان فارسی با لهجه‌ تاجیکی تبلیغ می‌کند. در همین حال، طالبان در چهار سال اخیر بر سرکوب این گروه تاکید داشته‌اند و فعالیت‌های آن را وابسته به «سازمان‌های استخباراتی» دانسته‌اند. به گفته‌ آنان، هدف داعش خراسان بدنام‌سازی دین اسلام و ایجاد تهدید در منطقه است. با توجه به تعاملات اخیر میان طالبان و تاجیکستان، مقامات طالبان بارها اطمینان داده‌اند که نیروهای امنیتی‌شان با پدیده‌ داعش در سراسر افغانستان مقابله می‌کنند و مدعی‌اند که این گروه حضور نیرومندی ندارد و در حال مهار شدن است.

جنبش اسلامی اوزبکستان

جنبش اسلامی اوزبکستان، هرچند در حال حاضر فعالیت چندانی ندارد، اما زمینه برای فعالیت‌های بیش‌تر آن در پاکستان و افغانستان مساعد است. این گروه از یک‌سو با طالبان و از سوی دیگر با گروه داعش پیوند دارد. با توجه به تعاملی که این گروه در دوره نخست حاکمیت طالبان میان سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ با آنان برقرار کرد، شمار زیادی از جنگ‌جویانش را در آن زمان به وزیرستان، واقع در ایالت خیبرپختونخوا هم‌مرز با افغانستان، منتقل کرد. در کنار روابط با طالبان، این گروه با القاعده نیز در تعامل بود و پس از حمله امریکا و سرنگونی حاکمیت طالبان در سال ۲۰۰۱، از «جهاد طالبان» علیه امریکا حمایت کرد.
با این حال، زمانی که میان رهبران القاعده و شاخه‌هایی از طالبان در سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۰ نوعی تنش به‌وجود آمد، جنبش اسلامی اوزبکستان با طالبان هم‌سو شد. هنگامی که گفت‌وگوهای طالبان با امریکا در سال ۲۰۲۰ در دوحه آغاز شد، این جنبش در واکنش، ارتباط خود را با شورای کویته طالبان قطع کرد؛ در حالی که با شبکه حقانی و شورای پشاور طالبان روابط تازه‌ای برقرار کرد.

جماعت انصارالله تاجیکستان

جماعت انصارالله تاجیکستان، گروهی سلفی – جهادی است که بیش‌تر اعضای آن شهروندان تاجیکستانند و در برخی موارد در مناطق شمال‌شرقی افغانستان به‌دلیل مساعد بودن زمینه، فعالیت دارند. هدف اصلی این گروه، سرنگون‌کردن دولت تاجیکستان است. طالبان در گذشته برای اعضای این گروه پناه‌گاه فراهم کرده بودند؛ اما اکنون ادعای توقف فعالیت آن را دارند. دولت تاجیکستان این گروه را تروریستی و افراط‌گرا قلمداد کرده و به این باور است که فعالیت آن امنیت ملی کشور را به خطر می‌اندازد. همچنین اشاره شده که جماعت انصارالله شاخه‌ای از جنبش اسلامی اوزبکستان است ــ گروهی تندرو در منطقه که از سوی القاعده حمایت می‌شود. دولت تاجیکستان فعالیت‌های جماعت انصارالله را مروج «کینه‌توزی و عداوت دینی» در میان اقشار مختلف دانسته و آن را در تعارض با منافع ملی کشور قلمداد کرده است.

با این حال، ملاحظات سیاسی، امنیتی و اقتصادی از جمله عواملی‌اند که مشترکاً سیاست خارجی تاجیکستان را نسبت به طالبان تغییر داده‌اند. در حال حاضر، روابط تاجیکستان با طالبان مورد پذیرش دو طرف است و گاه‌گاهی مقامات تاجیکستان از کابل دیدن می‌کنند. تاجیکستان برای نشان‌دادن حسن نیت خود، بسته‌های کمکی شامل سه هزار تُن مواد غذایی و امدادی را برای زلزله‌زده‌گان ولایت کنر ارسال کرده است.
در کنار این، طالبان نیز به‌گونه غیرمستقیم به کشورهای آسیای مرکزی و سایر همسایه‌های افغانستان اطمینان داده‌اند که تهدیدی از خاک افغانستان متوجه امنیت ملی آنان نخواهد بود. هرچند دولت تاجیکستان در برابر مخالفان طالبان تغییر رویکرد نداده و هنوز هم سفارت افغانستان در دوشنبه در اختیار دیپلمات‌های جمهوریت است. همچنان شماری از مقامات دولت پیشین افغانستان در تاجیکستان زنده‌گی می‌کنند.

تاجیکستان، مانند برخی دیگر از کشورهای همسایه، در این زمینه سیاستی دوگانه در پیش گرفته است؛ از یک‌سو به طالبان اعتماد کامل ندارد، و از سوی دیگر به‌دلیل منافع درازمدت خود نمی‌خواهد حمایت از مخالفان طالبان را کاملاً کنار بگذارد. برقراری روابط میان دو طرف بر بنیاد ملاحظات ویژه‌ای انجام شده و تداوم آن به تحولات منطقه‌ای و رویکرد سایر کشورهای منطقه و جهان بسته‌گی دارد.

با درنظر‌داشت روزنه‌های تازه تعامل ــ به‌ویژه در عرصه دیپلماسی، امنیت و اقتصاد ــ که از سوی دولت تاجیکستان ایجاد شده است، تمرکز بر «دیپلماسی آرام» از طریق گفت‌وگوهای خصوصی و محرمانه میان مقامات دو کشور، به‌نظر می‌رسد که موثرترین راه برای تداوم این روند باشد.
با وصف آن‌که طالبان از نظر مشروعیت حکومتی و بین‌المللی از چهار سال بدین‌سو در انزوا به‌سر می‌برند، این پرسش مطرح است که طالبان از چنین فرصت‌هایی در سطح منطقه چگونه، به‌ویژه در حوزه‌های رشد اقتصادی و تحقق تعهدات بین‌المللی، بهره‌برداری خواهند کرد؟
گرچه رویکرد منطقه آسیای مرکزی، به‌ویژه تاجیکستان، در تعامل با طالبان بیش‌تر بر اعتمادسازی و ترسیم نقشه‌ راهی برای حفظ منافع ملی آن کشور در مرز با افغانستان متمرکز است، اما ادغام مجدد افغانستان با منطقه و جامعه جهانی هنوز یکی از چالش‌های بزرگ به‌شمار می‌رود؛ چالشی که تحقق آن وابسته است به پیوستن این کشور به موازین بین‌المللی، تا از این رهگذر حقوق شهروندان، از جمله مصونیت اجتماعی، دسترسی به آموزش و کار، و مشارکت در امور جامعه، تضمین شود.